نحوه حس كردن رايحه از پشت بيني آغاز ميشود. اگر گيرندههاي بويايي و مولكولهاي شيميايي هر رايحه را همچون پازلي در نظر بگيريم، هر گيرنده تنها در كنار يك مولكول قرار ميگيرد و فعال ميشود. تصور كنيد كه مولكولهاي شيميايي و گيرندههاي بويايي همچون قفل و كليد هستند؛ همانطور كه هر قفل تنها با كليد مخصوص به خود باز مي شود، هر مولكول شيميايي نيز گيرنده بويايي خاصي را فعال ميكند.
در نهايت، اين قسمت از مغز اطلاعات مربوط به رايحهها را ثبت ميكند. به دليل ثبت اين اطلاعات است كه با استشمام و خريد رايحه خاص، آن را ميشناسيم و براي ما آشنا به نظر ميرسد. بنابراين يك رايحه در ذهن ما همچون اثر انگشتي منحصربهفرد به ثبت ميرسد و با هر بار استشمام آن، خاطرات در ذهن ما جان ميگيرند.
در نهايت، اين قسمت از مغز اطلاعات مربوط به رايحهها را ثبت ميكند. به دليل ثبت اين اطلاعات است كه با استشمام رايحهاي خاص مانند كپسول رايحه گاردنيا، آن را ميشناسيم و براي ما آشنا به نظر ميرسد. بنابراين يك رايحه در ذهن ما همچون اثر انگشتي منحصربهفرد به ثبت ميرسد و با هر بار استشمام آن، خاطرات در ذهن ما جان ميگيرند.